استراتژی رسانههای اجتماعی را میتوان به روشهای پیچیدهای ایجاد و اجرا کرد که ممکن است به جای رشد کسب و کار و موفقیت استراتژی منجر به شکست و هدر رفت انرژی و هزینهها شود. تحقیقات ناکافی و توسعه استراتژی ضعیف اشتباهات اولیه بازاریابان در شبکههای اجتماعی است. علاوه بر این، استراتژیهای گمراهکننده میتوانند اعتبار یک برند را به طور کامل از بین ببرند. در این مقاله سعی داریم نقش رسانههای اجتماعی در مارکتینگ دیجیتال را تبیین و دلایل شکست و موفقیت و راهکارهای بهینهسازی استراتژی رسانههای اجتماعی را معرفی کنیم.
بازاریابی در رسانههای اجتماعی چیست و چرا اهمیت دارد؟
بازاریابی رسانههای اجتماعی به معنای استفاده از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، ایکس X (که قبلاً توییتر نامیده میشد) و فیسبوک برای تبلیغ برند و فروش محصول یا خدمات خود است. این شکل از بازاریابی مستلزم استفاده از مهارتها و ابزارهای مدیریت رسانههای اجتماعی است. همانطور که سایر جنبههای استراتژی بازاریابی خود را آماده میکنید، باید استراتژی رسانههای اجتماعی خود را نیز تنظیم و راهکارهای منسجمی برای اجرا و مدیریت به کار ببرید. و پس از اجرا اندازهگیری و ارزیابی عملکرد را نیز به درستی انجام دهید. شاید فکر کردن در مورد ایجاد یک استراتژی رسانههای اجتماعی با توجه به حضور رقبا دلهره آور باشد، اما مزایای ملموس بسیاری را برای کسب و کار شما به همراه دارد، مانند:
- افزایش و بهینهسازی آگاهی از برند؛
- ارائه خدمات پشتیبانی از مشتریان با کمترین هزینه؛
- تقویت ارتباط با مخاطبان هدف؛
- هدایت و افزایش ترافیک وب سایت؛
- شخصی سازی محتوا؛
- ایجاد لید(سرنخ)های باکیفیت برای تبدیل به فروش و موفقیت قیف فروش؛
- ایجاد فرصتهای تأثیرگذاری در افکارعمومی برای جذب مشتریان بالقوه؛
- انتشار محتوای منحصر به فرد و درگیرکننده که میتواند ویروسی شود (چالش سطل یخ ALS را به خاطر دارید؟)؛
- جمعآوری بیگ دیتا از مشتریان و مخاطبان و تجزیه و تحلیل آنها برای بهینهسازی استراتژیها؛
دلایل شکست و بهینهسازی استراتژی موفق در رسانههای اجتماعی
1. ترسیدن و هیچ کاری نکردن
علت اصلی شکست استراتژی در رسانههای اجتماعی ترس است. کسبوکارها در شبکههای اجتماعی حساب کاربری ایجاد میکنند، اما هیچ محتوایی را منتشر نمیکنند. کسبوکارها این ترس فلجکننده را دارند که مبادا کار اشتباهی انجام دهند که به برندشان آسیب برساند. نکته مهم این است که انجام ندادن هیچ کاری بسیار بدتر از کاری است که به عنوان بخشی از استراتژی رسانههای اجتماعی خود انجام میدهند.
اگر صفحاتی را در شبکههای اجتماعی ایجاد کردهاید اما نظرات مشتریان را در منتشر نمیکنید یا به آنها پاسخ نمیدهید، این در واقع مانند خودکشی است. پاسخ ندادن به سوالات یا شکایات مشتری نارضایتی را تشدید میکند و به برند شما آسیب میرساند. همچنین به مشتریان ناراضی دلیل کافی میدهد که طرفدارانی را علیه برند شما جمع کنند. پاداش ندادن به افراد برای تعامل با شما (با پاسخ دادن به آنها) باعث کاهش تعامل در آینده میشود. انتشار محتوای خیلی ساده، مگر اینکه واقعاً مبتذل یا حساسیتبرانگیز باشد، بهتر ازهیچکاری نکردن است.
2. عدم ایجاد تعامل به عنوان نشانه بارز عدم کسب موفقیت در رسانههای اجتماعی
هیچ موفقیتی در رسانههای اجتماعی بدون مشارکت و در نهایت افزایش تعامل یا Engagement اتفاق نمیافتد و اگر این بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی شما نباشد، به نتایجی که میخواهید نخواهید رسید. تعامل واقعاً سوخت محرک انتشار محتوای شما در رسانههای اجتماعی است.
3. عدم نظارت و ارزیابی عملکرد
افرادی که از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، اهمیت استفاده از ابزارهای تحلیلی برای اندازهگیری بازدهی در رسانههای اجتماعی را در توسعه موفقیت بازاریابی دست کم میگیرند. شرکتها گاهی فراموش میکنند که تحلیل و ارزیابی دادهها و عملکردها تا چه اندازه در بهبود و ارتقای استراتژیهای آینده و اصلاح نقاط ضعف نقش دارد. توسعه داشبورد مدیریت رسانههای اجتماعی و استفاده از ابزارهای آنالیز به اندازه توسعه آپشنهای ماشین شما مهم است. به شما میگوید چه محتوای موفق بوده و کدام استراتژی نیاز به اصلاح دارد. گنجاندن یک پست شنیداری در داشبورد شما ضروری است. این به شما امکان میدهد به احساسات در مورد شرکت خود در سراسر شبکه دسترسی فوری داشته باشید.
4. واقع بین نبودن
کسبوکارها در مورد منابع مورد نیاز برای موفقیت بازاریابی رسانههای اجتماعی غیرواقعبین هستند – آنها میزان زمان و پول لازم را نمیدانند.
ضرب المثلی قدیمی وجود دارد که ” میخواهم سریع، رایگان و موثر به دست آورم” (مروارید باشه، غلطان باشه وارزان باشه). شما نمیتوانید هر 3 مورد را به طور همزمان داشته باشید و اگر بتوانید 2 مورد از 3 مورد را بدست آورید، خوش شانس هستید.
5. درک نادرست از نحوه عملکرد رسانههای اجتماعی
چندین عنصر فرعی در اینجا وجود دارد از جمله:
- تفکر رسانههای اجتماعی فقط شکل دیگری از تبلیغات و روابط عمومی است. بنابراین، باید پیامهایی در مورد شرکت خود به اشتراک بگذارید.
- درک نکردن تفاوت پلتفرمها – فیسبوک با لینکدین متفاوت است، که نه تنها از نظر عملکردی، بلکه در نحوه استفاده مصرفکنندگان از آنها نیز با توییتر تفاوتهایی دارد؛
- عدم توجه به بازار هدف خود در تعیین اینکه از کدام رسانه اجتماعی استفاده کنید. به نظر میرسد مردم فکر میکنند که باید در فیسبوک فعال باشند و مطمئناً با بیش از 850 میلیون کاربر، نادیده گرفتن فیس بوک در توسعه استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی شما نیاز به توجیه دارد. اما باید توجه کنید برخی از گروههای کاربران از فیس بوک استفاده کمی میکنند و بیشتر در رسانههای اجتماعی دیگر حضور دارند؛
- عدم درک استراتژیهای سئو (بهینه سازی موتور جستجو) فهرست چیزهایی را که شرکت ها نمیدانند را کامل میکند و منجر به شکست بازاریابی رسانههای اجتماعی میشود؛
نکات قابل توجه برای موفقیت در استراتژی رسانههای اجتماعی
اکنون که اهمیت استراتژی رسانههای اجتماعی را درک کرده اید، بیایید به نکات خاصی که برای موفقیت آن نیاز دارید، بپردازیم.
1.اهدافی را تعیین کنید که برای کسب و کار شما منطقی باشد
برنامهریزی استراتژی رسانههای اجتماعی با اهداف شما شروع میشود. چه بخواهید تیم خود را گسترش دهید، چه دنبال کنندگان بیشتری را جذب کنید یا فالوئران فعال تر داشته باشید، صرف زمان برای تعریف اهداف خود اولین قدم برای رسیدن به آنهاست. در هر صورت، اهداف شما استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی شما و میزان زمان و انرژی لازم برای اختصاص دادن به کمپینهای خود را مشخص میکند.
مثلا: آگاهی از برند به این معنی است که نام خود را در آنجا به نمایش بگذارید. طبق گزارش The Sprout Social Index، حدود 68 درصد از مشتریان میگویند دلیل اصلی که یک برند را در رسانههای اجتماعی دنبال میکنند این است که از محصولات یا خدمات جدید آن مطلع بمانند. یا تولید لید(سرنخ) و فروش چه به صورت آنلاین، چه در فروشگاه یا مستقیماً از طریق صفحات در رسانههای اجتماعی شما. دنبال کنندگان به طور تصادفی خرید نمیکنند. به عنوان مثال، آیا به مشتریان در مورد محصولات و تبلیغات جدید اطلاعات میدهید؟ آیا کاتالوگ محصولات خود را در محتوای شبکههای اجتماعی ادغام میکنید؟ آیا پیشنهادات انحصاری برای دنبال کنندگان دارید؟ این استراتژیها در رسانههای اجتماعی راهی برای رشد و درآمدزایی بیشتر است.
2.تحقیق در مورد مخاطبان هدف و انتخاب رسانه اجتماعی مناسب
هم رهبران و هم فعالین به فرضیات حاصل از بینش ارزشمند دادههای اجتماعی نیاز دارند تا در بهینهسازی تبلیغات بر اساس نیازهای مخاطبان موفق باشند. با ابزار مناسب، بازاریابان میتوانند به سرعت در مورد مخاطبان خود تحقیق کنند.
آنچه شما باید در مورد مخاطبان خود بدانید تا بر استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی خود تأثیر بگذارید، در حال حاضر در دسترس است. فقط باید بدانید کجا را نگاه کنید.
3. پلتفرمهای مختلف مخاطبان متفاوتی را جذب میکند
در اینجا آمارهای جهانی کلیدی برای استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی شما در سال 2024 آمده است که شبکههایی که برند شما باید حضور داشته باشد و چه نوع محتوایی را باید منتشر کند را نشان میدهد(از این آمارها برای کشور ایران نیز میتوانید بینش خوبی به دست آورید):
- براساس گزارش Sprout Social Index™، 53 درصد از مصرف کنندگان میگویند که استفاده از رسانههای اجتماعی آنها در دو سال گذشته بیشتر از دو سال قبل بوده است؛
- اینستاگرام در سال 2023 دارای 3 میلیارد کاربر فعال در سراسر جهان است و پیش بینی میشود در سال 2024 به 1.4 میلیارد کاربر افزایش یابد؛
- زنان بیش از 60 درصد از مخاطبان جهانی پینترست را تشکیل میدهند؛
- توئیتر یا همان X جدید بیش از نیم میلیارد کاربر فعال ماهانه قابل کسب درآمد دارد. و مردم به طور متوسط 31 دقیقه را در این پلتفرم میگذرانند؛
- لینکدین سکویی برای محتوای عمیق و خاص صنعت است که ممکن است بیشتر از آنچه در فیس بوک یا X میبینید باشد؛
- لینکدین برترین پلتفرم برای تولید سرنخ B2B است که توسط بازاریابان رتبه بندی شده است. از هر 5 عضو لینکدین، 4 نفر تصمیمات تجاری را هدایت میکنند؛
- حدود 78 درصد از کاربران TikTok پس از تماشای محتوای سازنده TikTok در مورد محصول، محصولی را خریداری کردهاند. و حدود 73 درصد از کاربران ارتباط عمیقتری با برندهایی که در TikTok در مقایسه با سایر پلتفرمها با آنها تعامل دارند، احساس میکنند؛
- یوتیوب یکی از محبوبترین موتورهای جستجو در جهان با میلیاردها کاربر ماهانه در 80 زبان و 100+ کشور است؛
4. برای انتشار محتوای خود برنامه ریزی کنید
اگر استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی را از ابتدا شروع میکنید، ممکن است نفهمیده باشید که هر چند وقت یکبار در هر شبکه برای حداکثر تعامل پست ارسال کنید. اگر بیش از حد مکرر پست کنید خطر آزار مخاطبان خود را به همراه دارد. و چنانچه خیلی کم پست کنید، به نظر میرسد که ارزش دنبال کردن را ندارید. با این استراتژی شروع کنید:
- اینستاگرام (فید): 3-7 بار در هفته؛
- فیس بوک: 1-2 بار در روز؛
- توییتر: 1-5 بار در روز؛
- لینکدین: 1-5 بار در روز؛
در پایان؛
رسانههای اجتماعی به سرعت در حال رشد و تغییر هستند. شبکههای جدید پدیدار میشوند، قبلیها ریدیزاین میشوند یا حتی نامشان تغییر میکند مانند توئیتر که تبدیل به ایکس شد. همه اینها به این معنی است که استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی شما باید یک سند پویا باشد که در صورت نیاز آن را بررسی و با توجه به تغییرات و ترندهای جدید به روزرسانی کنید. از ایجاد تغییرات نترسید تا اهداف، ابزارها یا برنامه های جدید را بهتر منعکس کند.
اگه به صورت کلی و خیلی خلاصه بخوایم بگیم که چرا استراتژی های ما شکست می خورن چی باید بگیم؟
به 3 دلیل عمده: 1- عدم استراتژی 2- نداشتن شاخص کلیدی یا همون KPI 3- فقدان برنامه ریزی و پیگیری مداوم